شمعدانی | پایگاه اینترنتی معلولان ایران- مقالات فرهنگی ـ هنری
انتخابی برخاسته از باوری جدید

حذف تصاویر و رنگ‌ها  | تاریخ ارسال: 1385/12/4 | 

/ نگاهی به "بچه‌های ابدی" /
انتخابی برخاسته از باوری جدید

پوران درخشنده به تبع آثار قبلی و دغدغه‌های همیشگی، در فیلم جدیدش سراغ مسائل و مشکلات زندگی نوجوانان معلول جسمی رفته و آن را بر بستر قصه‌ای روایت می‌کند که وجدان انسانی را به انتخاب وامی‌دارد، انتخابی برخاسته از رسیدن به باوری جدید.
در یک خطی "بچه های ابدی" عنوان می شود دختر جوانی که در آستانه ازدواج است به دوراهی انتخاب می رسد. اینکه می تواند زندگی با یک نفر سوم را بپذیرد و تا انتها پای این انتخاب بایستد؟
انتخاب این یک خطی را می توان ناشی از هوشمندی دانست که مسئله و موضوع فیلم را از مخاطب به گونه ای مخفی نگه می دارد تا با دیدن فیلم معلوم شود این نفر سوم نه یک زن دیگر، نه فرزند ازدواجی ناموفق و نه ... بلکه برادری عقب افتاده است که مرد نمی تواند رهایش کند.
فیلم بخش اعظم روایت را به دافعه دختر به عنوان نماینده عامه مردم نسبت به بیماران عقب افتاده اختصاص داده است. دافعه دختر برای راضی کردن خانواده اش به این ازدواج تا حدی کمرنگ می شود تا در طول تهیه فیلمی که برای راضی کردن آنها انتخاب می کند، دیدگاهش تعدیل شده و تبدیل به قطب مهمی برای ایجاد انگیزه و کشش برای مرد شود تا از داشتن این برادر دل گرفته نباشد.
هر چند سیر دختر از موقعیت اولیه تا تبدیل شدن به حامی پسر عقب افتاده، کنش و واکنشی حیاتی و برخاسته از موقعیتی ویژه است که نیاز به پرداخت و اختصاص کمیتی ویژه را می طلبد، ولی به نظر می آید رعایت نکردن ایجازی متعارف که به قصه هم لطمه نزند، باعث شده فیلم در یک سوم پایانی با حجم زیادی از اتفاقات و ماجراها رو به رو شود. اضافه شدن خطوط فرعی جدید و در کل اهمیتی که مقطع فرار پسر عقب افتاده از آسایشگاه پیدا می کند، نیاز به کمیت و پرداخت بیشتری را می طلبید تا برجسته تر شود.
فرار رضا از آسایشگاه و سرگردانی او در خیابان ها می توانست تصویری از باور عامه مردم اجتماع از برخورد با چنین بیمارانی تلقی شود و به نوعی به فیلم ابعاد اجتماعی و عمق بیشتری ببخشد. اما کدهایی که در این موارد ارائه می شود محدود به حضور در کوچه و خیابان، فرار دو بچه از او، بلند شدن صدای دزدگیر یک ماشین و نهایتاً چهره اغراق شده ای از یک زن موادفروش خلاف است.
این بخش با توجه به حضور بازیگر خاصش (پانته آ بهرام) و نگاه فیلمساز تبدیل به نقطه برجسته مقطع فرار پسر از آسایشگاه می شود. نگاه احساسی و اغراق شده همیشگی فیلمساز که این بار متأثر از موضوع عقب ماندگان ذهنی هم هست، در این بخش بسیار پررنگ می شود و پرداخت سیاه آدم ها و صحنه های خشنی مانند تزریق اجباری که مرد معتاد می خواهد با آن پسرک عقب افتاده را معتاد کند و ... به نوعی پررنگ شدن خط فرعی را یادآور می شود که در جهت پیشبرد قصه نیست.
قصه و موضوعی که به اندازه لازم تلخی های بالقوه ای دارد که می تواند جوابگوی فضای فیلم باشد و فیلمساز هم به وفور از آن استفاده کرده، مانند سکانس فریادهای بیماری دیگر در آسایشگاه که زمینه ترس و فرار پسرک را فراهم می کند، به علاوه موقعیت شخصیت های قصه، دوراهی هایی که بر سر راهشان قرار دارد و همه آنچه آنها را به انتخاب و بازنگری وامی دارد به گونه ای جوابگوی نیازهای دراماتیک فیلم است که پرداختن به چنین خطوط فرعی را با لحن و نگاه فیلمساز زیر سئوال می برد.

• خبرگزاری مهر،

نشانی مطلب در وبگاه شمعدانی | پایگاه اینترنتی معلولان ایران:
http://shamdani.com/find-1.91.286.fa.html
برگشت به اصل مطلب